ضرورت ورود صنایع غذایی ایران به عرصه صادرات

صادرات

ایران کشوری است با بیش از ۸۵ میلیون مصرف‌کننده داخلی، منابع طبیعی غنی و یکی از متنوع‌ترین ظرفیت‌های کشاورزی و دامپروری در منطقه. اما پرسش اینجاست که آیا این ظرفیت‌ها تنها باید در خدمت بازار داخل باقی بماند؟ پاسخ تجربه‌های سال‌های اخیر روشن است: خیر.
هر بار که اقتصاد ایران با شوک‌های داخلی مانند تورم‌های سنگین یا تحریم‌ها مواجه شده، بسیاری از صنایع دچار رکود و بحران شده‌اند. در همین شرایط، برخی شرکت‌های بزرگ غذایی توانسته‌اند مسیر رشد خود را ادامه دهند؛ زیرا نگاه آن‌ها به مرزهای ایران محدود نمانده و صادرات را به محور استراتژی خود تبدیل کرده‌اند.

نمونه‌های موفق: وقتی «محصول ایرانی» در بغداد و دوبی می‌درخشد
در سال‌های اخیر برندهای ایرانی در کشورهای همسایه به‌ویژه عراق، افغانستان، عمان و امارات جایگاهی ویژه پیدا کرده‌اند. عراق با بیش از ۴۰ میلیون نفر جمعیت و سرانه مصرف بالای لبنیات، یکی از مهم‌ترین مقاصد صادراتی ایران محسوب می‌شود. طبق آمارهای غیررسمی، تنها در سال ۱۴۰۲ بیش از یک میلیارد دلار محصولات غذایی ایران به عراق صادر شده است. این رقم نشان می‌دهد که اگر استراتژی صادراتی به‌درستی دنبال شود، می‌تواند حتی به جایگزینی پایدار برای بخشی از درآمدهای نفتی بدل گردد.

برندهای ایرانی که امروز در قفسه‌های فروشگاه‌های بغداد و اربیل دیده می‌شوند، تنها به بازار داخل تکیه نکرده‌اند. همین موضوع باعث شده است که حتی در روزهایی که اقتصاد ایران با تورم ۴۰ درصدی دست‌وپنجه نرم می‌کرد، مسیر رشد آن‌ها متوقف نشود.

مزایای صادرات‌محوری: سودی برای شرکت‌ها، منفعتی برای کشور
صادرات برای صنایع غذایی ایران تنها یک فرصت تجاری نیست، بلکه منافعی چندلایه به همراه دارد و آثار آن هم در سطح بنگاه و هم در سطح کلان اقتصادی قابل مشاهده است. نخست آنکه شرکت‌ها از شوک‌های داخلی مصون می‌مانند؛ زمانی که فروش صرفاً به بازار داخلی وابسته باشد، کاهش قدرت خرید مردم یا نوسانات اقتصادی می‌تواند به سرعت بنگاه‌ها را دچار رکود کند. اما وقتی سهمی از درآمد شرکت‌ها از کشورهای دیگر تأمین شود، آن‌ها می‌توانند در برابر بحران‌های داخلی مقاوم‌تر عمل کنند و برنامه‌های توسعه خود را متوقف نکنند.

مزیت دیگر، دسترسی به بازاری بسیار گسترده‌تر است. مجموع جمعیت کشورهای همسایه ایران بیش از ۴۰۰ میلیون نفر برآورد می‌شود؛ بازاری که پنج برابر ظرفیت مصرف داخل است و فرصت‌های بی‌شماری برای رشد فروش ایجاد می‌کند. همین تفاوت مقیاس، می‌تواند باعث شود که یک شرکت متوسط در ایران، در صورت موفقیت در بازار منطقه، به یک بازیگر قدرتمند بین‌المللی تبدیل شود.

صادرات همچنین منبعی مطمئن برای ارزآوری به حساب می‌آید. در شرایطی که اقتصاد ایران با محدودیت‌های ارزی روبه‌رو است، صنایع غذایی می‌توانند به یکی از پایدارترین منابع ورود ارز بدل شوند. ارزش کل صادرات صنایع غذایی ایران در سال گذشته بیش از ۲.۵ میلیارد دلار برآورد شده؛ رقمی که اگرچه در مقایسه با نفت اندک به نظر می‌رسد، اما برای صنعتی غیرنفتی بسیار معنادار و نشان‌دهنده ظرفیت‌های نهفته در این حوزه است.

از جنبه‌ای دیگر، ورود به بازارهای خارجی الزاماً با رعایت استانداردهای جهانی همراه است. شرکت‌هایی که به دنبال صادرات هستند، ناگزیرند کیفیت تولید، بسته‌بندی، بهداشت و حتی طراحی محصول خود را ارتقا دهند. این ارتقا به‌طور غیرمستقیم بازار داخلی را هم منتفع می‌کند، چرا که همان محصول با کیفیت جهانی در داخل نیز عرضه می‌شود.

در نهایت، صادرات به ارتقای اعتبار بین‌المللی برندهای ایرانی کمک می‌کند. حضور محصولات ایرانی در قفسه‌های فروشگاه‌های بغداد، دوبی یا دوحه، تصویری تازه و مثبت از «محصول ایرانی» در ذهن مصرف‌کنندگان خارجی ایجاد می‌کند؛ تصویری که نه‌تنها به نفع آن برند خاص، بلکه به سود سایر تولیدکنندگان ایرانی نیز خواهد بود. همین ارتقای جایگاه می‌تواند به تدریج راه را برای ورود به بازارهای فراتر، از آسیای مرکزی گرفته تا اروپا و آفریقا، هموار کند.

چالش‌ها: راهی که هموار نیست
صادرات هرچند چشم‌اندازی روشن برای صنایع غذایی ایران ترسیم می‌کند، اما مسیر دستیابی به آن آسان نیست. فعالان این صنعت با مجموعه‌ای از موانع جدی روبه‌رو هستند. هزینه بالای حمل‌ونقل و محدودیت‌های زیرساختی در حوزه لجستیک، بار مالی سنگینی بر دوش صادرکنندگان می‌گذارد. از سوی دیگر، تحریم‌ها و مشکلات بانکی، انتقال پول را به یکی از دشوارترین مراحل تجارت خارجی تبدیل کرده است. قوانین سخت‌گیرانه واردات در برخی کشورها نیز ورود محصولات ایرانی را با تأخیر یا هزینه اضافی همراه می‌کند. در کنار همه این موارد، کمبود سرمایه‌گذاری در بازاریابی و تبلیغات بین‌المللی باعث شده است که بسیاری از برندهای ایرانی نتوانند ظرفیت واقعی خود را در بازارهای جهانی به نمایش بگذارند.

با این حال، تجربه نشان داده که این موانع غیرقابل عبور نیستند. برخی شرکت‌های ایرانی با خلاقیت در روش‌های لجستیکی، استفاده از مسیرهای جایگزین حمل‌ونقل و ایجاد دفاتر محلی در کشورهای مقصد، هزینه‌ها را مدیریت کرده‌اند. در حوزه مالی نیز، راهکارهایی مانند همکاری با بانک‌های ثالث یا بهره‌گیری از سازوکارهای غیرمستقیم، مسیر مبادلات را هموارتر ساخته است. علاوه بر این، سرمایه‌گذاری در حوزه برندسازی و تبلیغات دیجیتال به برخی شرکت‌ها امکان داده تا نه‌تنها در بازارهای منطقه‌ای بلکه در سطح گسترده‌تری شناخته شوند. چنین تجربه‌هایی نشان می‌دهد که هرچند مسیر صادرات هموار نیست، اما با ابتکار و برنامه‌ریزی می‌توان آن را پیمود.

چه باید کرد؟ راهکارهایی برای فراگیر شدن صادرات
اگر قرار باشد صادرات‌محوری تنها به چند شرکت بزرگ محدود نماند و به استراتژی مشترک کل صنایع غذایی ایران بدل شود، نیاز به اقداماتی ساختاری و هماهنگ احساس می‌شود. نخستین گام بر عهده سیاست‌گذاران است. تسهیل روندهای گمرکی، کاهش تعرفه‌های صادراتی و امضای توافق‌نامه‌های تجاری با کشورهای مقصد، می‌تواند موانع اصلی را از سر راه صادرکنندگان بردارد و مسیر حرکت را هموارتر سازد.

با این حال، تنها اتکا به سیاست‌های دولتی کافی نیست. صنایع غذایی باید با سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه، شناختی دقیق‌تر از ذائقه و الگوی مصرف مردم هر کشور به دست آورند؛ چراکه سلیقه مصرف‌کننده در بغداد با دوشنبه یا مسقط یکسان نیست. تولید محصول متناسب با نیاز هر بازار، برگ برنده‌ای خواهد بود که شرکت‌ها را از رقبا متمایز می‌کند.

از سوی دیگر، تبلیغات حرفه‌ای و بازاریابی دیجیتال، ابزاری است که می‌تواند برندهای ایرانی را از مرزهای منطقه فراتر ببرد و به سطح جهانی برساند. تجربه بازارهای موفق نشان داده است که حتی محصولی باکیفیت هم بدون معرفی مناسب، جایگاهی در ذهن مصرف‌کننده خارجی پیدا نمی‌کند.

نکته مهم دیگر، اتحاد شرکت‌های کوچک و متوسط است. تشکیل کنسرسیوم‌های صادراتی و ورود جمعی به بازارهای جدید، قدرت چانه‌زنی آن‌ها را افزایش داده و هزینه‌های بازاریابی و توزیع را به‌طور چشمگیری کاهش می‌دهد. این رویکرد می‌تواند فرصت‌هایی ایجاد کند که به تنهایی دست‌یافتنی نیست.

در نهایت، تنوع‌بخشی به بازارهای هدف اهمیت حیاتی دارد. تمرکز بیش از حد بر یک کشور می‌تواند پرریسک باشد و هرگونه تغییر سیاسی یا اقتصادی در آن کشور، صادرات ایران را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل، بازارهای نوظهور آفریقا، کشورهای آسیای مرکزی و حتی بازارهای اروپایی باید در نقشه راه آینده صنایع غذایی ایران قرار گیرند. چنین رویکردی است که می‌تواند صادرات را از یک فعالیت محدود به چند شرکت بزرگ، به راهبردی ملی و پایدار برای کل صنعت تبدیل کند.

جمع‌بندی: آینده صنایع غذایی ایران، فراتر از مرزها
ظرفیت تولید بالا، منابع طبیعی غنی و موقعیت جغرافیایی ایران فرصتی طلایی برای تبدیل‌شدن به بازیگری جدی در بازارهای منطقه‌ای و جهانی فراهم کرده است. موفقیت شرکت‌های صادرات‌محور نشان می‌دهد این مسیر شدنی است.

اگر صادرات‌محوری به استراتژی فراگیر صنایع غذایی ایران بدل شود، نه‌تنها این صنعت، بلکه کل اقتصاد کشور از آن منتفع خواهد شد. امروز زمان آن رسیده که برندهای ایرانی از «ملی بودن» عبور کنند و خود را در قامت برندهای منطقه‌ای و حتی جهانی معرفی نمایند. آینده صنایع غذایی ایران دیگر در بازار داخلی رقم نمی‌خورد، بلکه در قفسه‌های فروشگاه‌های بغداد، دوبی، دوحه و فراتر از آن نوشته خواهد شد.

اولین دیدگاه را بنویسید